اطلاعات عمومییییییییی

مدیریت منا بع انسانی برای سازمانها به مثا به یک عامل حیاتی قلمداد می شود ،زیرا مولفه اصلی تشکیل دهنده سازمانها مردم میباشند و مدیریت اثربخش آنان ،وظیفه اصلی مدیریت منابع انسانی میباشد. امروزه اهمیت عامل انسانی ونقش منحصر به فرد او به منزله یک منبع استراتژیک و طراح ومجری نظامها و فرا گرد های سازمانی از اهمیت و جایگاه والاتر از گذشته داشته بطوریکه در تفکر سازمانی پیشرفته از انسان به مثا به مهمترین منبع و دارائی یا به تعبیری مهمترین منبع تولید هر سازمان یاد می شود .اغراق و گزافه نیست اگر بگوییم ،امروزه و در حال حاضر سازما نها برای بقاء، انتظام وبالندگی خود تلاش می کنند تا از طریق منابع انسانی فرهیخته و آگاه در گستره جهانی به رشدی سریع،بهبود مستمر،کارآمدی ، انعطاف وانطباق پذیری و آمادگی برای آینده (چا لشهای آتی) از جایگاه ممتاز در عرصه فعالیت خود نایل شوند

طنززززززززززززززززززززززز

طنز/ حاج‌آقا دورکاری می‌فرمایند

وبلاگ > شکیبا، شهرام  - شهرام شکیبا

کشور ما استعداد عجیبی دارد برای تبدیل هر چیزی به چیز دیگر حتی اگر «چیز دیگری» که در فرآیند مألوف پدید می‌آید در واقع «ضد» همان «چیزی» باشد که اول کار بوده است.

[می‌دانم که بعد از خواندن پاراگراف بالا، خیلی‌ها با خودشان می‌گویند: «یعنی چی؟» بی‌خود می‌کنند می‌گویند یعنی چی، مگر توی این مملکت کم حرف بی‌معنی شنیده‌اند و تازه از شنیدنش مجاب هم شده‌اند؟ این هم روش.]

گفته می‌شود که بنابه حکم معاون مدیرکل توسعه منابع انسانی سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری، امام جماعت این سازمان باید بعد از این دورکاری کند.
[ظاهراً خبر را «صراط» منتشر کرده است، العهده علی‌الراوی.]

- بعید نیست از فردا آبدارچی دفتر هم مجبور شود در منزل دورکاری کند. چایی را در منزل دم کند و با آژانس بفرستد.

- حالا با این حساب حاج‌آقا نماز جماعت را چه می‌کند؟ آیا دورکاری اتصال صفوف نماز را به هم نمی‌زند؟

- البته دورکاری در بعضی از مشاغل سابقه دارد مثلاً ریاست جمهوری، نمونه‌اش هم همین برادر ارجمند مشهدی هوگو چاوز؛ رئیس‌جمهور کشور دوست و برادر و سوسیالیست ونزوئلا که دائم اینجاست و از ایران در ریاست جمهوری کشور خودش دورکاری می‌کند.

- اگر فرضاً حاج‌آقا در شرق تهران باشند، مکبر در غرب تهران، مأمومین و نمازگزاران هم پراکنده باشند، تکلیف چه می‌شود؟

- دورکاری برای صرفه‌جویی است. اگر امام جماعت نداشته باشیم، نماز جماعت هم نداریم. حاج‌آقا اگر در منزل باشند که کاری ندارند انجام بدهندتا بابتش حقوق دریافت کنند، در حالی که ظاهراً ‌برای تشویق، حقوق کسانی که دورکاری می‌کنند، یک مقداری هم تشویقی می‌گیرند و با این حساب دورکار شدن حاج‌آقا برای صرفه‌جویی در مصرف هزینه‌هاست.

چند تا کتاب باهال حتما بخونییییییییییییییییییییییییییین

کتاب کدهای رهبری سازمانی

بعد از سه گانه‌های ما در منابع انسانی (طرح ارزش آفرینی منابع انسانی، ارزیابی متوازن منابع انسانی، شایستگی های منابع انسانی) کتاب «کدهای رهبری» سازمانی که در سال 2008 توسط گروه RBL تدوین شده است، ترجمه و با سرعت عمل قابل ستایش انتشارات سرآمد به بازار آمد. این کتاب، به ادعای مؤلفین آن، عصاره دانش بشر در زمینه رهبری است که بطور کاربردی درصدد بدست دادن چارچوبی برای درک و اجرای رهبری مؤثر است. یکی از نکات متمایز این کتاب طراحی وب‌سایت جالبی برای آن است که منابع مفید و مکملی اعم از ویدئو، پرسشنامه و ... عرضه کرده است.


ادامه مطلب ...

رهگذر عمر

ررهگذار عمر بهاری دیگر از راه رسید و برگی از دفتر عمر ما ورق خورد. این روزها وبلاگ نویسی چنگی به دل نمی‌زند. در دنیای منابع انسانی ما بر خلاف آنچه در جهان می گذرد، رونق و آینده‌سازی چندان احساس نمی‌شود و متأسفانه روزمرگی سیطره خود را گسترده‌تر ساخته است. امیدوارم روزی نه چندان دور، بار دیگر این کرکره‌های پایین آمده را بالا بزنیم و از استعداد و توسعه و کارراهه بگوییم. فعلاً به مدد اینترنت شعر زیر را که از رشید یاسمی است و آن را در سال‌های خیلی دور دوست می‌داشتم و اخیراً یافته‌ام بخوانیم و قدر روزهای زندگی را بیشتر بدانیم:

ادامه مطلب ...

حکایتی از سرزمین افتاب

این مطلب دست به دست چرخیده و رسیده به دست من. بخوانیدش:

"چندی پیش در جلسه‌ای یکی از حاضرین خاطره جالبی از سفرش به ژاپن نقل کرد. این خاطره شاید یکی از دلایلی باشد که نشان می دهد چرا ژاپن درحال پشت سرگذاشتن همه قدرت‌های صنعتی در دنیا است.

ادامه مطلب ...

ویژگی های بروکراسی در ایران

در جستجوی مطلبی بودم که در اینجا به مطلب خوبی در نقد الگوی مدیریت ایرانی برخورد کردم و از مطالعه آن استفاده کردم. فکر کردم در این شب جمعه ای فاتحه ای برای مرحوم دکتر مهدی جمشیدیان بخوانم. سعادت دیدار را البته نداشتم و دریغ که جامعه مدیریت ایران ایشان را زود از دست داده است. در ادامه بخشی از مقاله دکتر جمشیدیان را انتخاب کرده ام که به تشریح یازده ویژگی بوروکراسی اداری ایران می پردازد.

ادامه مطلب ...

نظر سنجی را جدی بگیریم

اتفاق تأسف بار اخیر در شرکت ایران خودرو می‌تواند پیام‌های مهمی برای متولیان منابع انسانی داشته باشد. از یک منظر موضوع ایمنی باید مورد توجه قرار گیرد و معلوم شود که چه ضعف‌هایی از این نظر وجود داشته است. از منظر دیگر، روابط کار باید تحلیل شود و معلوم شود که چرا نمایندگان کارگران این تصور را ندارند که می‌توانند کاری از پیش ببرند و موضوع را شفاف کنند.

ادامه مطلب ...

تبریک

البشارت که عیان مهر فروزان آمد

ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد 

سر زد از برج نبوت مه رخشنده ی دین

روشن از نور رخش عالم امکان آمد

میلاد باسعادت حضرت زهرا(س)بر شما دوستان خوب وبلاگ و یک دونده ی عزیز مبارک باد.

متن زیر را هم ، به مادر عزیز خودم و همه ی مادران دنیا تقدیم میکنم.

تو گلی از بهشت خدایی که گلخانه ی دلم از عطر تو سرشار است

از تبار فاطمه ای و گویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند

پس همیشه دعایم کن چرا که دعایت سرمایه ی فردای من است.

روزتان مبارک مادران عزیز

نوشته روی دیوار

مادر خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه کشید. پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و می خواست کار بدی را که تامی کوچولو انجام داده، به مادرش بگوید.

وقتی مادرش را دید به او گفت: «مامان! مامان ! وقتی من داشتم تو حیاط بازی می کردم و بابا داشت با تلفن صحبت می کرد تامی با یه ماژیک روی دیوار اطاقی که شما تازه رنگش کرده اید، خط خطی کرد!» مادر آهی کشید و فریاد زد: «حالا تامی کجاست؟» و رفت به اطاق تامی کوچولو.

تامی از ترس زیر تخت خوابش قایم شده بود، وقتی مادر او را پیدا کرد، سر او داد کشید: «تو پسر خیلی بدی هستی» و بعد تمام ماژیکهایش را شکست و ریخت توی سطل آشغال. تامی از غصه گریه کرد. ده دقیقه بعد وقتی مادر وارد اطاق پذیرایی شد، قلبش گرفت و اشک از چشمانش سرازیر شد. تامی روی دیوار با ماژیک قرمز یک قلب بزرگ کشیده بود و درون قلب نوشته بود: مادر دوستت دارم! مادر درحالی که اشک می ریخت به آشپزخانه برگشت و یک تابلوی خالی با خود آورد و آن را دور قلب آویزان کرد. بعد از آن، مادر هرروز به آن اطاق می رفت و با مهربانی به تابلو نگاه می کرد!

ادامه مطلب ...

تسلیت

همکلاسی محترم

جناب آقای پیمان صنعتی


غُربت آبادِ دیار آشناییها، مادر

همدم دیرینه غم هاى ناپیدا مادر

در تو حتّى لحظه ها هم بى قرارى مى کنند

اى تمام واژه هاى درد را معنی، مادر


مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتم زده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت .

درگذشت مادر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برای آن مرحومه از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و خانواده ی محترمتان صبر جمیل و اجر جزیل را خواهانیم.




معمار و پیرزن

میگویند چند صد سال پیش، در اصفهان مسجدی می ساختند.روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند.
پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت:«فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه!»
کارگرها خندیدند. اما معمار که این حرف را شنید، سریع گفت: «چوب بیاورید! کارگر بیاورید! چوب را به مناره تکیه بدهید. فشار بدهید.»
در حالی که کارگران با چوب به مناره فشار می آوردند، معمار مدام از پیرزن می پرسید: «مادر، درست شد؟!»
مدتی طول کشید تا پیرزن گفت: «بله! درست شد! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت.»
کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن به مناره ای که اصلاً کج نبود را پرسیدند.  
معمار گفت:«اگر این پیرزن، راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت، این مناره تا ابد کج می ماند و دیگر نمی توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم. این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم!»