استیو جابز استعفا داد!!!!!

سلام بچه ها :(یه خبر جالب)
امروز در خبرها آمده است : 
استیو جابز از مدیرعاملی اپل کنار رفت ... این خبر برای همه ی کسانی که اپل و استیو جابز را می شناسند حس غریبی ایجاد می کند .

واقعیت اینست که استیو جابز هم مثل همه ی ما فرصت کوتاهی برای زندگی دارد . فرصتی که او برای استیو جابز شدن از آن استفاده کرد . فرصتی که به هر کدام از ما داده می شود تا آن چیزی باشیم که می خواهیم ...
استعفای او تاملی بزرگ بود برای فعالان عرصه کسب و کار در  دنیای پرشتاب و پر رقابت امروز .

اسیتو جابز بی تردید یکی از بزرگترین مدیران عصر حاضر است که زندگی او آموزه های بسیار برای همه ی ما دارد ،استعفای خود را اعلام کرد و تیم کوک یکی از مدیران ارشد اپل به عنوان مدیر عامل معرفی شد.
جمله یی زیبا در استعفای او شاید برای همه ی ما بسیار قابل تامل باشد و شاید لازم باشد هر کدام از ما در مقطعی از کار خود از آن استفاده کنیم :


آقای جابز در نامه استعفای خود نوشته است: "همواره گفته ام اگر روز فرا برسد که نتوانم به وظایف و انتظاراتی که از من به عنوان مدیرعامل اپل می رود عمل کنم، خودم اولین کسی خواهم بود که این موضوع را به شما اطلاع خواهم داد. متاسفانه این روز فرا رسیده است."

به امید آنکه همه ی ما آنچنان زندگی کنیم که توشه ی کافی برداشته باشیم .

زندگی نامه ی استیو جابز:(لطفا اینجا کلیک کند)

نظرات 3 + ارسال نظر
یک دونده شنبه 5 شهریور 1390 ساعت 03:23

خانم سالاری سلام
واقعا خود استیو جابز رو می شناختی؟
یعنی قبل از اینکه خبر استعفاشو شنیده باشی, علاقمندش بودی ؟
ممنون میشم که کمی از خصوصیات اونو برام بنویسین.
من میدونم که خیلی آدم بزرگی هست. حالا چه بعنوان مدیر عامل و چه بدون عنوان مدیر عامل.
بزرگترین شرکت دنیا از لحاظ ارزش متعلق به اونه.
راستی چند وقته کم کارید ها؟ فکر کنم بخاطر ماه رمضون هست. تویه گوگل پلاسم که نیستین؟ نکنه سرتون به کسب و کاری بنده؟

سلام استاد عزیز
من استیو جاوز رو تا حدودی میشناختم ،با کارها و تجربیاتش و اینکه چقدر فرد موفقی است تقریبا آشنا بودم،درمورد زندگی اون میدونستم ولی خیلی وقت بود که از ذهنم دور شده بود تا اینکه این خبرو دیدم و همین باعث شد که زندگی نامه ی استیو جابز رو دوباره مرور کنم و بعد از خوندن متوجه شدم که هیچ وقت اینقدر کامل درمورد استیو جابز مطالعه نکرده بودم و نمیدونستم.
اگه اجازه بدید من زندگی نامه ی کامل استیو جابز رو تویه همین پستم بزارم.
در مورد کم کاریم هم شما درست میگید استاد،من شرمنده ام،نه بابا کسب و کار کجا بوده استاد،راستش من خودم نظرم اینه بعد ارشد دنبال کسب و کار باشم ،نمیدونم درسته یا نه ؟
منم فکر میکنم به خاطر ماه رمضون انرژیم کم شده .راستی تو گوگل پلاسم هستم مثل شما فقط سر میزنم میبینم خبری نیست ناامید برمیگردم.ولی بچه ها امروز خبرای خیلی خوبی بود اونجا حتما شما هم زودتر بیایید عضو شید دیگه.
متشکرم استاد که به وبلاگ سر میزنید،حضور شما بیشتر بهمون انرژی میده.

میلاو شنبه 5 شهریور 1390 ساعت 03:37

سلام مرجان عزیز
واووووووو استاد شما !!!!!!!!سلام طاعاتو عباداتتون قبول.

واقعا خبر جالبی بود .بعضی جاها که فکر میکنم این امکاناته مهمه تو پیشرفت اشخاص، زندگینامه اولیه این شخص یادم میاد که چه جوری تا سن 17 سالگیرو گذرونده.
و ایده یابی خوبش واسه طراحی اولین کامپیوتر مکینتاش و...
و یکی از حرفاشو که خیلی دوست دارم اینه:یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن تو زندگی بقیه هدر ندهید. هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید.
ممنون از مطلب خوبت
موفق باشی

سلام میلاو جون
یه وقتایی با خودم فکر میکنم هر چی انسانها بیشتر در مضیغه باشن،هر چی بیشتر تحت فشار باشه و سختی بکشه اونوقت به دنبال اینه که یه کاری انجام بده تا رویه پای خودش بایسته و فکری بکنه که از این وضعیت نجات پیدا کنه و همین باعث پیشرفتش میشه.با خودم میگم چقدر خوبه که یه وقتایی بزرگتر ها کمتر دلسوزی کنن واسه فرزندانشون ،فکر میکنم اگه یه جاهایی ما هم ببینیم که باید رویه پای خودمون بایستیم و فقط خودمون هستیم بیشتر پیشرفت میکنیم.چه اشکالی داره که شکست رو هم تجربه کنیم این باعث میشه که بهتر تصمیم بگیریم و پخته تر بشیم به نظر من.
خیلی از بزرگان و افراد موفق در دوران کودکی و نوجوانی واقعا سختی های بسیاری کشیدن و من فکر میکنم همین باعث تغییر در اونها و موفقیت اونها شده.
مرسی میلاو عزیز جمله ی زیبایی رو از استیو جابز نوشتی.
انشاءالله زودتر خبر قبولی شما وبقیه رو بشنویم

ریحانه یکشنبه 6 شهریور 1390 ساعت 23:33

استاد که خودشون یه پا استیو جابز هستند ....چشم ما هم می خونیم و یاد می گیریم.
مرجان.........خبر خوب یعنی مثلا صبح رمضون با هم چایی خوردیم...اخه چرا لو می دی
وااااااااااااای میلاو چه جمله با حالی داشته این جناب جابز مرسی که گفتی دیگه حتما می خونم زندگی نامه اش را.
مرجان معلومه حسابی از مقاله ی خودساخته ها خوش ات اومده هامرسی قابل شما را نداشت...حیف که یه سر نمی زنی به گروه ایران

بله ریحانه جان کمک هایی که استاد به ما کردن و چیزایی که ما از ایشون یاد گرفتیم از خوندن هزاران زندگینامه از این بزرگان عایدمون نمیشد.
خواهشا بیخیال، پلاسو با وبلاگ قاطی نکن آخه راستی راستی باورشون میشه هاااااا.
راستی سعادت داشته باشم اونجا هم میام دوست جون،من مطالبتونو خوندم تویه گروه ایران ولی وقت نشد نظر بدم.جبران میکنم انشاءالله.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد