ارزش سکوت

آنجا که حرف زدن بی فایده ست " سکوت " نشان از معصومیت ناب دارد .

شاید بارها شده باشد که حرفهایی را نباید می گفتیم ولی وقتی بعدش بدان فکر می کنیم می بینیم که اگر بار دیگر ما را در همان موقعیت و شرایط قرار دهند ما هرگز آن حرف ها را نمی زدیم ولی همان طور که علی (ع) می فرماید " حرف تا زمانی که نزد توست اسیر توست ولی به محض اینکه انرا بیان کردی تو اسیری می شوی در دست او "  و لقمان حکیم به پسرش نصیحت می کند " ای پسرم بار ها حرف زدم و زیان دیدم و ولی بارها هم سکوت کردم و پشیمان نشدم " و در همین باب دکتر شریعتی هم می گوید " ارزش هر کس به اندازه ی حرفهایی ست که برای نگفتن دارد " 

پس بیاید تمرین کنیم دانستن زمان حرف زدن و سکوت را ....

تکنیک های مدیریت زمان

از تکنیک‌های بیست‌گانه استفاده کنید
در زیر بیست تکنیک‌ کاربردی مدیریت زمان برای مدیران بیان شده تا راهگشای مقوله کمبود وقت مدیران و استرس ناشی از آن باشد:
1- اولویت کارها را مشخص کنید: با اولویت‌بندی درست کارها آنها را به ترتیب فهرست کنید و برای انجام آنها اقدام نمایید. اولویت بندی، اولین گام اصلی در جهت مدیریت زمان است.
2- تفویض اختیار کنید: واگذاری کارها به افرادی که شایستگی و توانایی انجام آنها را دارند راهی مناسب برای فراهم کردن مقداری وقت آزاد است اما توجه داشته باشید که در این مهم ضروری است که حیطه اختیارات و مسوولیت فرد را مشخص کنید به طوری که اختیارات وی با مسوولیت وی متناسب باشد. امضا کردن موارد روزمره مانند فرم‌ها و فاکتورهای روزانه از جمله مواردی است که شاید بتوانید روی تفویض آنها فکر کنید.
3- استفاده از فناوری را جدی بگیرید: به جای ملاقات‌های حضوری و نیز در جهت تسریع گردش درخواست‌ها و مکاتبات اداری از امکاناتی مانند تلفن، فکس، ایمیل، سیستم دبیرخانه مبتنی بر شبکه (paperless)، نرم‌افزار SharePoint و برگزاری کنفرانس آنلاین استفاده کنید.

.

.

.

ادامه مطلب ...

سه پاکت نامه

آقای اسمیت به تازگی مدیر عامل یک شرکت بزرگ شده بود. مدیر عامل قبلی یک جلسه خصوصی با او ترتیب داد و در آن جلسه سه پاکت نامه دربسته که شماره های 1 و 2 و 3 روی آنها نوشته شده بود به او داد و گفت: «هر وقت با مشکلی مواجه شدی که نمی توانستی آن را حل کنی، یکی از این پاکت ها را به ترتیب شماره باز کن.»چند ماه اول همه چیز خوب پیش می رفت تا اینکه میزان فروش شرکت کاهش یافت و آقای اسمیت بد جوری به درد سر افتاده بود.
در ناامیدی کامل، آقای اسمیت به یاد پاکت نامه ها افتاد. سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره 1 را باز کرد.
کاغذی در پاکت بود که روی آن نوشته شده بود:
«همه تقصیر را به گردن مدیرعامل قبلی بینداز.»آقای اسمیت یک نشست خبری با حضور سهامداران برگزار کرد و همه مشکلات فعلی شرکت را ناشی از سوء مدیریت مدیرعامل قبلی اعلام کرد. این نشست در رسانه ها بازتاب مثبتی داشت و باعث شد که میزان فروش افزایش یابد و این مشکل پشت سر گذاشته شد.
یک سال بعد، شرکت دوباره با مشکلات تولید توأم با کاهش فروش مواجه شد. با تجربه خوشایندی که از پاکت اول داشت، آقای اسمیت بی درنگ سراغ پاکت دوم رفت. پیغام این بود:
«تغییر ساختار بده.»
اسمیت به سرعت طرحی برای تغییر ساختار اجرا کرد و باعث شد که مشکلات فروکش کند.بعد از چند ماه شرکت دوباره با مشکلات روبرو شد.
آقای اسمیت به دفتر خود رفت و پاکت سوم را باز کرد. پیغام این بود:
 «سه پاکت نامه آماده کن.»