دانشگاه نروید ، خوشبخت ترید!

آیا به نظر شما هم این درسته که کسانی که دانشگاه نرفتن خوشبخت ترند؟؟؟!!!  

دیرزمانی برخی رشته های تحصیلی مثل کشاورزی و شیمی بیشترین میزان فارغ التحصیلان بیکار را شامل می شد اما متاسفانه با گذشت زمان، حجم قابل ملاحظه ای از فارغ التحصیلان رشته های پایه نیز به جمع بیکاران تحصیلکرده اضافه شدند. "پزشکی" از جمله این رشته ها است که بنابر اعلام آمارهای غیر رسمی نزدیک به 35 درصد فارغ التحصیلان رشته پزشکی در مشاغل غیر مرتبط مشغول بکار هستند.

کسب مدرک از مهمترین آرزوهای هر جوان ایرانی است که در این میان ترسیم دور نمای آینده زندگی و شغل اهمیت والاتری پیدا می کند. در دفترچه راهنمای انتخاب رشته داوطلبان کنکور تعداد مشخصی رشته تحصیلی وجود دارد که بازار کار و کارکرد شغلی هر رشته به تفصیل در آن مورد اشاره قرار گرفته است. مثلا در ذیل رشته حقوق این توضیح دیده می شود که فارغ التحصیلان در مراکز قضایی یا دفاتر اسناد رسمی و یا وکالت مشغول بکار خواهند شد... توضیحات ارایه شده در خصوص آینده شغلی افراد شاید تاحدی آرمانی و غیر واقع به نظر برسد. از سویی اشباع بازار کار و حجم انبوه فارغ التحصیلان در نگاه اول، دورنمایی ناامیدکننده از اشتغال فارغ التحصیلان را به تصویر می کشد به خصوص که مشکلات استخدامی و موانع قانونی فرار روی آن امکان دسترسی به شغل دولتی را برای فارغ التحصیلان تا حد زیادی کاهش داده است. افزایش میزان فارغالتحصیلان در رشته های مختلف صرفنظر از ابعاد و پیامدهای اجتماعی آن تا حد زیادی اقتصاد کشور را تحت الشعاع قرار می دهد. ایجاد مشاغل کاذب و شاغل شدن در حرفه ای به غیر از رشته تحصیلی، علاوه بر آنکه نیروی کار اقتصادی یک کشور را به شدت توسعه نیافته معرفی می کند، در نامتوازن شدن وضع اقتصادی کشور نیز تاثیر بسزایی دارد...

 اوضاع نسبتا بد فارغ التحصیلان پزشکی

دیرزمانی برخی رشته های تحصیلی مثل کشاورزی و شیمی بیشترین میزان فارغ التحصیلان بیکار را شامل می شد اما متاسفانه با گذشت زمان، حجم قابل ملاحظه ای از فارغ التحصیلان رشته های پایه نیز به جمع بیکاران تحصیلکرده اضافه شدند. "پزشکی" از جمله این رشته ها است که بنابر اعلام آمارهای غیر رسمی نزدیک به 35 درصد فارغ التحصیلان رشته پزشکی در مشاغل غیر مرتبط مشغول بکار هستند. این امر در سایر رشته ها نیز قابل مشاهده است بطوریکه می توان گفت انتقال نیروی کار تحصیل کرده و غیر ماهر به بخشهای خدماتی از سال 79 تا 85 با افزایش سرسام آور 68 درصدی روبرو بوده است.

فارغ التحصیلان صرف داشتن مدرک تحصیلی بالا گمان می کنند که بلافاصله پس از فراغت از تحصیل به شدت مورد توجه ارگان ها و بخشهای دولتی و غیر دولتی قرار خواهند گرفت غافل از اینکه مدرک زدگی جایی برای کیمیا پنداشتن مدرک تحصیلی باقی نگذاشته است.

مدرک تحصیلی دیگر جایگاهی ندارد

از دگر سو، حجیم شدن بخشهای خدماتی متاسفانه شانیت مدرک تحصیلی در کشور را به شدت تحت الشعاع قرار داده و آینده ناامیدکننده ای را برای فارغ التحصیلان جویای کار بوجود آورده است. این معضل فراگیر متاسفانه در میان بخش زیادی از فارغ التحصیلان با معدل خوب نیز دیده می شود. دانشجویانی که دوره لیسانس رابه اتمام می رسانند و بلافاصله در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل می شوند، پس از فراغت از تحصیل، در رشته مورد نظر خود از مهارت و توانایی کافی برخوردار نیستند.

 حلقه مفقوده کجاست؟

در جامعه ایران تخصص در هر رشته تحصیلی حرف نخست را می زند. به عنوان مثال کسی که فارغ التحصیل روزنامه نگاری است اگر در خلال تحصیل در حرفه خبرنگاری یا روزنامه نگاری به کار مشغول شود، پس از فراغت از تحصیل به سرعت در شغل مرتبط مشغول به کار خواهد شد. به همین نسبت در سایر رشته ها اگر آموزش مهارت ضمن تحصیل در

مسئولان اتحادیه دانشگاه های غیر انتفاعی و غیر دولتی می گویند در آستانه سال تحصیلی جدید، نزدیک به نیمی از ظرفیت موسسات آنها خالی مانده است.

بطن برنامه های درسی گنجانده شود، مشکل رویارویی با حجم انبوه فارغ التحصیلان در بازار کار خود به خود و تا حدی حل خواهد شد. کارورزی به دانشجو امکان می دهد تا داشته های ذهنی خود را به اجرا در آورد، مهارت های شغلی را یاد بگیرد، با همکارانش در محیط کارورزی ارتباط موثر برقرار کند، شبکه سازی انجام دهد تا پس از فارغ التحصیلی از این شبکه برای یافتن شغل استفاده کند. همچنین به نظر می رسد اگر دانشگاه این احساس نیاز را در دانشجو بوجود بیاورد که برای ورود به بازار کار باید آنچه را که در کارورزی بصورت تئوری می آموزد، به صورت عملی اجرا کند، آنوقت دانشجو قدر هر ثانیه دوره کارورزی خود را خواهد دانست. متاسفانه کارآموزی در سیستم آموزش عالی ایران چندان از سوی دانشجویان جدی گرفته نمی شود و به نظر می رسد دلیل این امر عدم آشنایی دانشجویان با ضرورت آمادگی شغلی در دوران دانشجویی و عدم اطلاع از نقش حیاتی کارورزی در آمادگی شغلی باشد.

مسافر کشی مقصد نخست!

مقوله پر اهمیت آموزش نیروی کار را از یک سو و برقراری تعادل در میزان مشاغل موجود در سطح جامعه از سویی دیگر، ضرورت توجه جدی سیاستگذاران به مساله اشتغال جوانان را دو چندان می کند. به باور بسیاری از کارشناسان اجتماعی، اشتغال فارغ التحصیلان در حرفه ای نا متناسب با مدرک تحصیلی هر قدر هم که درآمدزا باشد به نوعی بیکاری محسوب می شود. بر اساس یک تحقیق میدانی، از میان ده ها فارغ التحصیل دانشگاه در بین آقایان و در تهران، مسافر کشی و کار در آژانس نخستین مقصد شغلی فارغ التحصیلان بیکار محسوب می شود. طبق این ارزیابی فقدان تخصص و مهارت، اصلی ترین دلیل گرایش فارغ التحصیلان بیکار به شغل مسافر کشی و کار در آژانس است. پروسه طولانی انعقاد قرار داد کاری با افراد، احساس ناخوشایند زیر دست بودن، تردد در مجموعه همکاران سطح پایین به لحاظ علمی و عدم درک و اجر گذاری کارفرمایان به مدرک تحصیلی افراد از اصلی ترین عوامل گرایش به مشاغل مورد اشاره بوده است. همچنین مطابق آمارهای رسمی، 76 درصد فارغ التحصیلان دانشگاه ها فاقد مهارت و تخصص در رشته تحصیلی خود بوده و بر همین اساس اجبارا پس از فراغت از تحصیل در مشاغل غیر مرتبط مشغول بکار می شوند. معاون برنامه ریزی، منابع انسانی و سیاستگذاری اشتغال وزارت کار و امور اجتماعی می گوید سهم بیکاران دارای مدرک تحصیلی طی سال های 75 تا 80، افزایش 70 درصدی داشته و همچنان نیز در حال افزایش است.

اگر آموزش مهارت ضمن تحصیل در بطن برنامه های درسی گنجانده شود، مشکل رویارویی با حجم انبوه فارغ التحصیلان در بازار کار خود به خود و تا حدی حل خواهد شد

 بیکاری دانشگاه رفته ها 5 برابر بیشتر از دانشگاه نرفته ها

متوسط رشد ذخیره بیکاران کشور 14 درصد و متوسط رشد ذخیره بیکاران دارای مدارک دانشگاهی 70 درصد است و بنابراین متوسط ذخیره بیکاری در کشور برای دانشگاهیان 5 برابر بیشتر است. بر اساس اعلام رسمی وزارت کار و امور اجتماعی نرخ بیکاری زنان در شرایط کنونی حادتر از نرخ بیکاری مردان است چون نرخ بیکاری زنان در تمامی سنین در بالاترین حد آن قرار دارد. یکی از علل مهم افزایش بیکاری در بین فارغ التحصیلان متناسب نبودن رشته ها و آموزش های دانشگاهی با نیاز بازار کار است، انتزاعی بودن متون درسی دانشگاه ها و تطبیق نداشتن آنها با واقعیت های اجتماعی علت مهم دیگری است که به بیکاری فارغ التحصیلان دامن می زند. با این حال واقعیت آن است که فراگیری حرفه های مختلف و کسب تخصص در زمینه های گوناگون در حین تحصیل می تواند بار اقتصادی و روانی ناشی از بیکاری فارغ التحصیلان را کاهش دهد. از این منظر باید گفت که آموزش نیروی کار کماکان حلقه مفقوده نظام آموزشی کشور محسوب شده و چنانچه متولیان در برنامه های دراز مدت به امر آموزش حین تحصیل دانشجویان توجه جدی داشته باشند پدیده بیکاری فارغ التحصیلان تبعات زیان باری کمتری خواهد داشت.

بخش اجتماعی تبیان

نظرات 4 + ارسال نظر
معصومه بهاری پنج‌شنبه 31 شهریور 1390 ساعت 15:35

سلام مرجان و ممنون از مطلبت

فکر کنم من شانس آوردم اول کار داشتم بعد درس خوندم. ولی به نظر من یک اتفاقی که باعث شده فارغ التحصیلان بیکار تر باشن این هست که سطح توقعاتشون افزایش پیدا کرده و خیلی کم پیدا میشه حاضر باشن با حقوق کم کاری رو شروع کنن. در حالی که شروع کردن کار با حقوق کم و تجربه پیدا کردن و سابقه کار داشتن بیشتر براشون سودمنده تا خواسته باشن صبر کنن یک کاری پیدا کنن با حقوق بالا.

میلاو دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 01:17

سلام مرجان
مطلب جالبی بود .با اکثر جاهاش موافقم یه جورایی حرف دل من بود به خصوص پاراگراف حلقه مفقوده که به شدت باهاش موافقم.فقط یه قسمت کوچولوش به نظرم مشکل داشت: متاسفانه کارآموزی در سیستم آموزش عالی ایران چندان از سوی دانشجویان جدی گرفته نمی شود)که فکر میکنم حق مطلب ادا نشد!.چون خود من کلی پیگیر این قضیه بودم که از طرف دانشکده برگه کار اموزی بگیرم ولی متاسفانه اینجا دانشکده همکاری نمیکردو منم کلی موقعیتای خوبی که میتونست به پیشرفتم و تجربم در کنار درسم کمک کنه رو از دست دادم ...!!!
و اینکه به نظر من نمیشه گفت خوشبخت اونیه که درس خونده ، یا اونی که نخونده!.هرکدوم از این افراد که وقتو انرژیشون به نحو احسن استفاده کرده باشن خوشبختن
خوشبخت یعنی بپذیری زندگی تو، مال توست و آزاد هستی تابا اعمالی که دوست داری آن را زندگی کنی.
متاسفانه اسم نویسندشو نمیدونم!
از مطلب خوبت ممنون خانومی
موفق باشی

صفوی دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 11:53

سلام خدمت همه دوستای خوبم خوبین انشاالله مطلب جالبی رو مطرح کردین مرجان جان من هم با صحبت های میلاو موافقم . این که آدم تحصیلات داشته باشه ولی نه تجربه و نه استعدادو پشتکار برای جستجوی کار با یک فرد بیکار والبته بدون سواد دانشگاهی هیچ فرقی نداره.
از اونطرف هم اگه یک فرد تحصیلات نداشته باشه(دانشگاهی)ولی از همون ابتدا تو بازار کار باشه مطمئنن اینقدر تجربه کسب کرده والبته راه و فن تجارت رو که بتونه هم بعد یه مدت ادامه تحصیل بده یا همینطوری یک مدرک بخره(که من با این موافق نیستم)ولی خوب چیزی که تو جامعه الان مبینیم.

البته چه بسا کسی که پشتکار داره ودارای EQ وIQ همیشه خوشبخت و موفقه.ولی یه چیز دیگه علت بیکاری دانشجویان در زمان فراغت از تحصیل هم صحبت های خانم بهاری و هم میلاو عزیز که سیستم آموزشی ما وخود دانشجو ها به اون توجه ندارن کارآموزی مثل دانشگاه خودمون که برای رشته مدیریت واحد کارآموزی نمیذاره.
یه چیز مهمتر از تمام این بحث ها وجود پارتی برای پیدا کردن یک کار خوب که یه چیز معمول تو جامعه ایرانی ماست.

ممنون گلم از مطلب به روزت.

مرجان سالاری شنبه 9 مهر 1390 ساعت 14:09

سلام به همه ی دوستان عزیز
وتشکر میکنم از نظرات ارزندتون.راستش من خودم تجربه تویه بازار کار ندارم ولی با نظرات شماها موافقم و به نظر من هم یک انسان زمانی موفقه که کارش در راستای درسی که خونده باشه یعنی بتونه علمی رو که به واسطه ی درس آموخته، تویه کارش عملی کنه.
و این که به نظر من ما نباید فقط به خاطر کسب شغل درس بخونیم ،چیزهایی که در دانشگاه به واسطه ی اساتید خوبمون یاد میگیریم کلی دید ما رو نسبت به همه ی ابعاد زندگی بازتر میکنه.
و درانتها نظر من این است نه فقط داشتن شغل به تنهایی و نه فقط درس خوندن و کسب مدرک به تنهایی خوشبختی میاره بلکه باید به دنبال یادگیری باشیم و انسانی خوشبخته که آگاهی اون زیاد باشه و بتونه از علمش استفاده کنه.
از نظرات شما دوستان متشکرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد