تفکر خارج از چارچوب معمول


 

 

 

 


 

 

 

تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که خارج از چارچوب های معمول فکر کنید؟ منظورم راه های خلاقانه و نگاهی متفاوت در حل مشکلات است. قبل از تفکر در مورد هر موضوعی باید موقعیت خودتان را کاملا" تجزیه و تحلیل نمایید و هرگز از کلیشه های رایج در رویارویی با مشکلات استفاده ننمایید.

در حال حاضر منظور از چارچوب های معمول چیست و چگونه باید آن را تغییر دهیم؟ برای توسعه ی راه حل های مواجه با مشکلات چه باید کرد؟ چگونه باید توانایی مان را در مقابله با مشکلات پرورش دهیم؟

چارچوب ها را تعیین کنید و سپس نسبت به تغییر آن ها اقدام نمایید. باید در ابتدا بدانید که چه چیزی را می خواهید تغییر دهید و دلیل تان برای ایجاد این تغییرات چیست.

در این مقاله ۱۱ روش متفاوت تفکر ارائه می شود. اگر این روش ها را امتحان نمائید، به مرور زمان متوجه خواهید شد که توانایی تان در مواجه با مشکلات و متفاوت فکر کردن، چقدر افزایش یافته است

۱) در مورد صنایع گوناگون بیاموزید.

مثلا فردی می تواند با مطالعه ی یک کتاب مثل بازاریابی به این رشته علاقه مند شود و با عضو شدن در کتابخانه، کتاب های زیادی را در این زمینه مطالعه کند و یاد میگیرد که می تواند در خصوص سایر رشته ها نیز فکر کند و همین باعث علاقه مندی او به این رشته گردد. این موضوع سبب می شود تا شیوه ی تفکر انسان تغییر کند و دید تازه ای به مسائل پیرامون خود پیدا کند.

۲) در مورد مذاهب بیاموزید.

از طریق مطالعه درباره ی مذاهب متوجه می شوید که چه کمک بزرگی در راهنمایی انسان ها و درک جهان مادی و الهی می کنند. پس با مطالعه ی سایر مذاهب، انعطاف روحی و روانی تان را افزایش دهید و سعی کنید نگاه تان را به زندگی تغییر دهید. الگویی را برای خودتان انتخاب کنید و از او کمک بگیرید.

۳) در کلاس های متفاوت شرکت کنید.

با یادگیری مطالب جدید، دیدتان نسبت به مسائل زندگی تان، جامعه و جهان، گسترده شده و کمکی به شما خواهد بود تا مسائل زندگی تان را بهتر حل و فصل نمایید.

۴) کتاب هایی با موضوعات مختلف بخوانید.

مثلا" با مطالعه ی کتاب های روان شناسی، قدرت تفکرتان را افزایش خواهید داد و با انجام چند تست متفاوت خودتان را ارزیابی کرده، نقاط ضعف و قوت تان را متوجه خواهید شد. یا مثلا" با خواندن رمان های پلیسی سعی می کنید تا معمای مطرح شده را حل کنید و در نهایت، تحلیل خودتان را با آن چه در کتاب گفته شده، مقایسه خواهید کرد. یا به عنوان مثال کتابی در مورد بدبینی و خوش بینی به شما کمک خواهد کرد تا این دو مقوله ی روان شناختی را تجزیه و تحلیل نمایید.

۵) شعر بسرایید.

با سرودن شعر باعث می شوید که سمت چپ مغزتان فعالیت بیش تری داشته باشد و این باعث می شود تا خلاقانه تر عمل کنید. اگر چه ممکن است که در ابتدا بسیار موفق نباشید ولی به این موضوع فکر کنید که چه مقدار به قوه ی تخیل تان کمک می کنید.

۶) نقاشی بکشید.

با نقاشی کشیدن سمت راست مغزتان را به فعالیت می کشانید و تعادلی را بین فعالیت های سمت چپ و راست مغزتان ایجاد می نمایید. این راه هم به خلاقانه فکر کردن تان کمک خواهد کرد.

سعی کنید که برای انجام هر کاری برنامه ریزی کنید و با در نظر گرفتن هدفی قدم های اولیه را برای به نتیجه رسیدن به منظورتان بردارید تا به آن چه می خواهید برسید.

۷) به راه حل های متقاوت فکر کنید.

به عنوان مثال مسئله یا مشکلی را برای خودتان در نظر بگیرید و سعی کنید راه حل های متفاوتی را برای حل این مشکل در نظر گرفته، هر کدام را بررسی نمایید و ببینید که کدام یک بهتر است و کدام یک سریع تر به نتیجه خواهد رسید.

۸) به کارهای عقب افتاده اتان فکر کنید.

سعی کنید که برای انجام هر کاری برنامه ریزی کنید و با در نظر گرفتن هدفی قدم های اولیه را برای به نتیجه رسیدن به منظورتان بردارید تا به آن چه می خواهید برسید.

۹) در انجام هر کاری از دیگران مشورت بخواهید.

با دیگران در مورد مسائل و مشکلات تان حرف بزنید و نظرشان را در مورد هر چیزی جویا شوید. می دانید که همیشه چند فکر بهتر از یکی است. با این روش چندین ایده ی متفاوت در اختیار دارید که می توانید بهترین را انتخاب نمایید.

۱۰) مانند سایرین نباشید.

سعی کنید که همواره متفاوت باشید. در هر زمینه ای می توانید با دیگران فرق داشته باشید. متفاوت فکر کنید، تصمیم بگیرید و به دیگران ثابت کنید که توانایی بالایی در مقابله با مشکلات دارید و خلاقانه هر موضوعی را حل و فصل خواهید کرد. بنابراین فراتر از دیگرن حرکت کرده و به نتیجه خواهید رسید.

۱۱) دوش بگیرید.

شاید باور نکنید که حمام رفتن، باعث ایجاد آرامش عمیقی در وجودتان می شود و فکرتان را باز می کند. 

شاید به دلیل آب گرمی است که استفاده می نمایید. بنابراین زمانی که خسته هستید و خیلی خوب 

نمی توانید فکر کنید، دوش بگیرید و ببینید که چه اتفاق شگفت انگیزی در وجودتان به وقوع می پیوندد. راه 

حل های دیگری که به ذهن تان می رسد را یادداشت کرده و آن را در اختیار دیگران هم قرار دهید.


منبع: وب گاه lifehack.org

 

نتیجه گیری : پس شاید بتوان گفت:خارج از چارچوب فکر کردن به معنی این است که ذهن خود را محدود یا متمرکز به موضوعی خاص نکنیم ،یعنی بتوانیم با بررسی کردن، ارتباطی بین موضوعات پیدا کنیم و همچنین با روبه رو شدن با مسئله ای از جوانب مختلف ، بتوانیم ذهنمان را نسبت به حل آن مسئله بازتر کنیم و  این موارد باعث میشود قدرت تجزیه و تحلیل ذهن بالا رود و درک عمیقی نسبت به مسائل داشته باشیم.

نظر شما درمورد تفکر خارج از چارچوب چیست؟ 







نظرات 1 + ارسال نظر
بهزادمنش دوشنبه 23 اسفند 1389 ساعت 00:53

سلام
راستش من به فکر داخل چهاچوب اعتقاد ندارم؛به نظر من تمام انسانها از تفکر آزاد برخوردارند؛البته این تفکر محاسن زیادی دارد ولی یکی از معایب آن گمراه کردن ما هست از جواب اصلی؛چون ما با این تفکر به صورت تخصصی به موضوع نگاه نمیکنیم و این باعث انحراف ما از مسیر اصلی میشود.ولی در مجموع این تفکر رو قبول دارم البته به صورت صد در صد منطقی نه احساسی
متشکرم

سلام
به نظر من اگر ازاین تفکر به صورت اصولی ودرست استفاده کنیم دیگه چرا گمراه بشیم؟
به نظر من بسط دادن فکر به این معنی نیست که فکرمون رو به موضوعاتی خارج از موضوع درون ذهنمون لینک کنیم که از موضوع اصلی پرت شویم بلکه باید ذهنمون رو به موضوعاتی در راستای موضوعی که بهش فکر میکنیم اکتیو کنیم واین باعث میشه که هم موضوع اصلی رو خوب درک کنیم و هم مطالب جدید دیگه ای در همین راستا یاد بگیریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد