فرمانده وسربازها

حدود دویست سال پیش،در گوشه ای از دنیا،گروه کوچکی سرباز،شب و روز به سختی کار میکردند تا در موقعیت دفاعی مهمی سنگری بسازند .فرمانده این گروه کوچک با لباسی غیر نظامی بالای سر سربازها ایستاده بود و در حالی که هیچ پیشنهاد و کمکی سازنده برای تیمش نداشت ،مرتب فریاد میزد ودستور میداد.او آنها را تهدید میکرد که اگر کار نکنند ویا کارشان را دیر تمام کنند تنبیهشان خواهد کرد.


در همین هنگام غریبه ای سوار بر اسب در حال عبور بود.وقتی رفتار فرمانده را دید رو به او کرد وگفت:تو چرا کمک نمیکنی؟فرمانده جواب داد:من مسئول آنها هستم .کار من این است که به آنها بگویم که چه کاری انجام دهند .اگر دلت برایشان می سوزد،چرا خودت به آنها کمک نمیکنی؟غریبه از اسب پیاده  شد و به سربازان ملحق شد.پس از اتمام کار ،اوبه سربازان برای کاری که انجام داده بودند تبریک گفت.فرمانده از رفتار غریبه شگفت زده شده بود.غریبه قبل از اینکه آنها را ترک کند رو به فرمانده کرد وگفت:خودت را به مافوقت معرفی کن وبگو دفعه ی بعد اجازه ی سرپرستی نداری.

اکنون فرمانده غریبه را شناخت.او جرج واشنگتن،اولین رئیس جمهور آمریکا بود.

به نظر من دیدن مدیری که در شرایط سخت به کمک بیاید باعث ایجاد انگیزه می شود و نتیجه این که دیگران نیز تشویق می شن تا خستگی را فراموش کرده و برای رسیدن به آرمان و هدف خود تلاش بیشتری کنند .

فکر میکنم نکته ی اصلی این داستان در نوع رهبری است.رهبری تنها امر و نهی کردن و یا دستور دادن و تهدید کردن نیست.رهبری به معنای هدایت افراد است به نحوی که با انگیزه و علاقه پیگیر کار مورد نظر باشند.

رهبری سبک های گوناگون دارد و در این داستان به دو سبک اشاره شده .

در مدیریت، به روش فرمانده "سبک آمرانه و اقتدار گرایانه" میگویند .رهبر اقتدار گرا منابعی مانند مقام،دانش،یا توانایی تشویق و تنبیه میگیردوقدرتش را به عنوان  یک اصل برای انجام امور به کار میگیرد.او کار هر فرد را مشخص و تنها خواسته اش اطاعت بی چون و چرای پیروان است.

در مدیریت به روش مرد غریبه "سبک مشارکتی یا دموکراتیک "می گویند.در این روش ،رهبر در کنار پیروان قرار دارد.نظر آنها را در کارها جویا می شود.به آنها اعتماد دارد و این باعث شوق و انگیزه در پیروان می شود.

و فکر میکنم نتیجه ی این سبک،ارائه کار با حداکثر کارایی و بهره وری خواهد بود.رهبران دموکراتیک اعضای گروه را راهنمایی میکنند، اما خود نیز در کار گروه مشارکت مینمایند و همین باعث پیشرفت بیشتر کار و همچنین کار کنان میشود.

نظرات 1 + ارسال نظر
بهزادمنش پنج‌شنبه 12 اسفند 1389 ساعت 13:00

مطلب بسیار کاملی را نوشته اید.به اعتقاد من رهبری به سبک مشارکتی از اثر بخشی بالاتری برخوردار است.ولی نکته را هم نباید فراموش کنیم که هر سبکی جا و مکان خود را میطلبت. و نمیتوان گفت سبک مشارکتی همیشه جواب میدهد
برای مثال یک سرپرست ساختمان هیچ وقت نمی تواند.خودش در کنار کارگران کار کند.بلکه فقط به آنها دستور میدهد تا درست وظایف خود را اجرا کنند.

خیلی بدجوری رفتید تو فاز ساختمان آقای بهزادمنش امیدوارم این فکرتون باعث نشه به بقیه ی کارها فکر نکنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد