آلن جونز کشیش می گوید برای ساختن روح به چهار نیروی نامرئی نیاز داریم : عشق ، مرگ ،قدرت ، زمان .
عشق لازم است زیرا خدا ما را دوست دارد .
آگاهی از مرگ لازم است تا زندگی را بهتر بفهمیم .
مبارزه برای رشد لازم است ، اما نباید در دام قدرتی که در این مبارزه به دست می آید بیفتیم زیرا می دانیم که این قدرت هیچ ارزشی ندارد.
سرانجام باید بپذیریم که روح ما هر چند ابدی است اما در این لحظه گرفتار دام زمان است ، با فرصتها و محدودیتهایش .بدین ترتیب باید طوری عمل کنیم که در زمان بگنجد، کاری کنیم تا به هر لحظه ارزش بگذاریم .نباید این چهار نیرو را مشکلاتی بدانیم که باید حل کنیم ، زیرا خارج از اختیار ماست . باید آنها را بپذیریم و بگذاریم آن چه را که باید به ما بیاموزند .
شهرت ژاپنی ها در مورد کیفیت کالا مدیون یک نفر آمریکایی به نام دکتر دمینگ است که در سال 1950 توسط ژنرال مک آرتور به ژاپن اعزام شد . دمینگ که متخصص کنترل کیفیت بود به در خواست اتحادیه دانشمندان و مهندسین ژاپنی اصول کیفیت را به ژاپنی ها آموخت . نکته ی مهم در این مورد آن بود که دمینگ به ژاپنی ها یاد نداد که چگونه اتومبیل های بهتری بسازند وی اصول اساسی کنترل کیفی را به آن ها آموخت و یک باور عمیق در آن ها به وجود آورد که تا امروز پا بر جاست و پایه ی عملکرد شرکت های خوب ژاپنی قرار دارد آن باور عمیق این بود :
تلاش بی وقفه و پایان ناپذیر در جهت بهبود روز به روز کیفیت باعث می شود که ژاپن بتواند بازارهای جهانی را از آن خود سازد .
دمینگ به آن ها آموخت که کیفیت این نیست که به استاندارد معینی دست یابیم بلکه کیفیت یک فرآیند دائمی و روزمره است و پایانی برای بهبود کیفیت وجود ندارد وی به ژاپنی ها قول داد که اگر اصول مزبور را به کار گیرند ظرف 5 سال محصولات کیفی ان ها بازارهای جهانی را خواهد گرفت و ظرف 10 الی 20 سال یکی از قدرت های اقتصادی جهان خواهد شد .
خیلی ها در آن موقع دمینگ را دیوانه به حساب آوردند اما ژاپنی ها حرفش را باور کردند و امروزه از او به عنوان پدر معجزه های ژاپن یاد می شود . از سال 1950 به بعد بزرگترین افتخار یک موسسه ژاپنی آن است که جایزه ملی دمینگ را که هر ساله به یکی از شرکت های ژاپنی اعطا می شود نصیب خود سازد .
درسی که از این موضوع می توان گرفت آن است که باورها و عقاید ما در کار و زندگی اثر عمده ای در تصمیم ها و عملکرد ما در آینده خواهد داشت . این موضوع منحصر به صنعت - بازرگانی یا خدمات نیست بلکه به کلیه جنبه های زندگی مربوط می شود . بهبود کیفیت دائمی در روابط شخصی - در داشتن روحیه خوب - در ارتباطات اجتماعی - در سلامت و بهداشت و در مسائل اقتصادی باید شعار ما باشد . باید همواره چشم به جلو داشته باشیم تا بتوانیم کیفیت زندگی خود را بهبود بخشیم .
۱- اشتباهاتتان را بپذیرید
۲-از اشتباهات اطرافیان و دوستانتان بگذرید و چشم پوشی کنید
۳-برای خودتان سرگرمی جدیدی انتخاب کنید
۴-منظم باشید و نظم خاص و مورد قبول خود را اجرا کنید
۵-دوستان جدیدی پیدا کنید
۶-کار جدیدی پیدا کنید
۷-رژیم غذاییتان را تغییر دهید
۸-احساساتتان را روی کاغذ پیاده کنید. به عبارت دیگر برای خودتان یک دفترچه ی خاطرات تهیه کنید
۹-جملات صبحگاهی خاص خود را پیدا کنید!( هر روز صبح یک جمله ی مثبت را بیان کنید)
۱۰-به مسافرت بروید
نماینده فروش کنتاکی در ایران وقتی مواد ساخته شده او را دید، با وی وارد مذاکره شد تا آن را بخرد و در کل کشور پخش کند.
زمانی که شروع به فعالیت کرد، مرد بازنشستهای بود که طرز سرخ کردن مرغ را میدانست ، همین و بس! او مالک رستوران کوچکی بود و چون مسیر بزرگراه اصلی را تغییر داده بودند، داشت ورشکست میشد. اولین چک تامین اجتماعیاش را که گرفت به این فکر افتاد که شاید بتواند از طریق فروش دستورالعمل سرخکردن مرغ، پولی به دست آورد.
ادامه مطلب ...
به راستی وقت چیست و چگونه آن را تعریف و توصیف کنیم اگر بگوییم وقت طلاست . طلا قابل دستیابی است ولی وقت بعد از رفتن هرگز به دست نمی آید . شاید بتوان وقت را چنین تعریف کرد وقت هدیه ای است خدادادی که سعادت هر فرد در گروی چگونه صرف کردن آن است . مواهب دنیا هر قدر فراوان و بی حساب باشد برای استفاده از آن وقت لازم است . اگر نتوانیم از مصاحبت دوستان بهره مند شویم وقت چه فایده ای دارد وقت را نباید تلف کرد . وقت یعنی زندگی . مکرر می شنویم که مردم از نداشتن وقت شکایت می کنند این افراد کمبود وقت را بهانه می سازند در صورتی که اراده و تصمیم عمیق برای چگونگی استفاده از وقت را ندارند . گروهی دیگر از انبوه کارهای خود اظهار ملالت می کنند اینان نیز به راه خطا می روند باید برنامه ریزی داشت و کارها را طبق اولویت بندی خود انجام داد تا خسته و ملول نشد . زندگی یعنی وقت و وقت یعنی زندگی . با وجود این چرا در تلف کردن وقت خود که هر روز آن بخشی از زندگیست اسرار داریم اگر به زندگی علاقه داریم باید ارزش وقت را بدانیم .
دو عاملی که می تواند موجب اتلاف وقت شود :
اول آنکه انسان دارای هدفی که در آن جهت سعی و تلاش کند نباشد .
دوم اینکه انسان دارای هدف معین باشد اما آن را فاش نکند و در نتیجه برای رسیدن به آن کاری انجام ندهد بنابراین انگیزه و هدف دو عاملی است که می تواند انسان را در تنظیم وقت برای زندگی خود یاری نماید . دقایق عمر مانند گل هستند هر کدام از این گل ها وقتی شکوفا می شوند آن ها را بچینید تا از بین نروند چون پس از آن گل های دیگری شکوفا می شوند .
هر چه می خواهید از امروز بخواهید
با سلام خدمت وبلاگ نویسان و وبلاگ خوانان عزیز
در ابتدا عذر خواهی میکنم از خانم سالاری که بر روی مقاله ایشان مطلبم را قرار میدهم
به تازگی این مقاله مدیریتی را دریافت کردم به نظرم مفید اومد گفتم توی وبلاگ قرار بدم تا
علاقه مندان هم استفاده کنند
البته با این تفاوت که اصل مقاله به زبان انگلیسی موجود است اگه دوست داشتین
دانلود کنید
مهارتهای مدیریتی:
چگونه میتوان اعتماد به نفس پیدا کرد؟
خلاصه : تنها عده کمی از مردم بدون داشتن اعتماد به نفس در کسبوکار خود موفق میشوند. همه افراد از جوانان بیتجربه گرفته تا مدیران با تجربه و رده بالا، زمانی در زندگی احساس کردهاند که توانایی لازم جهت مقابله با چالشهای پیش آمده را ندارند. همه افراد دچار چنین حالت ناامنی میشوند؛ اما چنین احساسی نباید مانع پیشرفت در کار شود.
ادامه مطلب ...
مقاله ی ترجمه شده ی (10 توصیه ی مهم در راه جوان گرایی در کسب و کار).
Summary:
The current generation of our society in terms of labor productivity in the workplace, commercial and service activities are the same. Obviously each of these generational trends, perceptions and values of their specific in some cases, older work forces to cope with the challenges of new conditions.
Perhaps the first obstacle that forces the old association Picture occupational forces during the encounter with the young image and the evaluation of themselves. It is difficult For older generations, either conscious or unconscious acceptance that this issue should obey his superiors that the young .
This generation of parents who have learned to respect seniority and occurs with increasing age
It is obvious that the answer to the question of the president and head of a young and unfortunate for them that they have learned the opposite pattern.
Some of them not only to the individual child that age is the answer to their embarrassment and discomfort are gone but do not know how much younger they are supervisors or colleagues who communicate supervisors and colleagues that their presence is only exacerbates their sense of isolation.
The other obstacle that comes from the gap between generations this is the most ancient forces believe that they are of the Omniscient and answer all questions and know more people want to lower the age to give them their orders.
The advantages of working with young
Despite all the difficulties and challenges that the older generation and the head of a young face,
It is also important to accept it and learn how to deal subject.
Given that so many people over 50 years for various reasons, economic, social and other considerations still have to work, and while millions of new generations are entering the job market the likelihood of having a guardian and responsible for young workers has increased in the elderly.
ادامه مطلب ...
سلام دوستان
یادتون هست استاد گفته بودن یک مطلب از وبلاگ منابع انسانی دانشگاه هاروارد پیدا کنیم و ترجمه کنیم و تویه وبلاگ بذاریم؟
من هرچی گشتم نتونستم مطلب پیدا کنم به جای اون یک مقاله ی ایرانی رو که مرتبط به منابع انسانی هست با موضوع (10 توصیه مهم در راه جوان گرایی در کسب و کار ) به انگلیسی ترجمه کردم،که برای شما دوستان خوب هم مقاله ی فارسی و هم ترجمه ی انگلیسی رو میذارم.
چون مقاله کمی طولانی هست ،مقاله ی ترجمه شده رو در پست جدا میذارم.
ادامه مطلب ...
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو خوانده می شد: «من کور هستم لطفا کمک کنید.»
روزنامه نگار خلاقی از کنار او می گذشت؛ نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود.. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد، تابلوی او را برداشت، آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آن روز، روز نامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم؛ لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می شد:
« امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!! »
وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید؛
خواهید دید بهترین ها ممکن خواهد شد؛ باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز
برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل، فکر، هوش، و روحتان مایه بگذارید؛ این رمز موفقیت است.... لبخند بزنید!
برام تجربه شده همه نکته هایی که در
ذهنت جرقه میزنند را باید در جایی ثبت کنی، تا نکته ها و جرقه ها که مانند پازلی
از یک مسئله، فکر و ایده ایی خواهند بود. ادامه پیدا کند و تو سرنخ افکارت را گم
نکنی. تا بمرور با اصلاح و تکمیل ابعاد مختلف برداشت هایت از مسائل مختلف جامعه (
همه زمینه ها و موضوعات) دنیای بهتر و کاملتری در ذهنت خلق شود. تا تو به مدد
تصویر قابل احساسی که بدست آورده ایی اشکالات و نواقص را شناسایی کنی؛ و با فرصت
ها و سرمایه هایی که آنها را هم شناسایی کرده ایی ایده و طرح مورد نظرت را به تولید
برسانی.
ادامه مطلب ...
از تکنیکهای بیستگانه استفاده کنید
در زیر بیست تکنیک کاربردی مدیریت زمان برای مدیران بیان شده تا راهگشای مقوله کمبود وقت مدیران و استرس ناشی از آن باشد:
1-
اولویت کارها را مشخص کنید: با اولویتبندی درست کارها آنها را به ترتیب
فهرست کنید و برای انجام آنها اقدام نمایید. اولویت بندی، اولین گام اصلی
در جهت مدیریت زمان است.
2- تفویض اختیار کنید: واگذاری کارها به افرادی
که شایستگی و توانایی انجام آنها را دارند راهی مناسب برای فراهم کردن
مقداری وقت آزاد است اما توجه داشته باشید که در این مهم ضروری است که حیطه
اختیارات و مسوولیت فرد را مشخص کنید به طوری که اختیارات وی با مسوولیت
وی متناسب باشد. امضا کردن موارد روزمره مانند فرمها و فاکتورهای روزانه
از جمله مواردی است که شاید بتوانید روی تفویض آنها فکر کنید.
3-
استفاده از فناوری را جدی بگیرید: به جای ملاقاتهای حضوری و نیز در جهت
تسریع گردش درخواستها و مکاتبات اداری از امکاناتی مانند تلفن، فکس،
ایمیل، سیستم دبیرخانه مبتنی بر شبکه (paperless)، نرمافزار SharePoint و
برگزاری کنفرانس آنلاین استفاده کنید.
.
.
.
ادامه مطلب ...سلام به همه ی دوستانم
من یک استاد و دوست خوب دارم((جناب اقای ابراهیم ادبی)). که مدتی است از ایشون در مورد ایده پردازی یاد می گیرم.و ازشون اجازه خواستم تا صحبت های ایشون را بزارم تو وبلاگمون تا شما هم استفاده کنید والبته اینطوری تو بحث ما شریک باشیم.ما منتظر نظرات شما هستیم.
این یکی از جمله های ایشون هست:
خلاقیت و نوآوری و ایده پردازی و خیلی چیزا که به علت اشکالات جامعه امکان برنامه ریزی و توجه به آنها مقدور نیست. نتیجه اینکه: جامعه به ما، ما به جامعه و همدیگر بطور خواسته و ناخواسته ظلم می کنیم. و محرومیت ها و بی برنامه گی ها و... همچنان ادامه پیدا می کند. و همه بلاتکلیف و بی فایده و کم ثمر می مانیم.
در ادامه یک بحث را از اخر براتون می گذارم:
اگر نمی توانی به مردم خدمت کنی، برو تا لااقل خیانت نکنی.
توزیع فرصت و موقعیت مهمتر از توزیع مجدد ثروت است.
HOW TO ASK YOUR BOSS FOR A SALARY INCREASE..?
One day an employee sends a letter to his boss asking for an increase in his salary!!!
Dear Bo$$
In thi$ life, we all need $ome thing mo$t de$perately. I think you $hould be under$tanding of the need$ of u$ worker$ who have given $o much $upport including $weat and $ervice to your company. I am $ure you will gue$$ what I mean and re$pond $oon.
Your$ $incerely,
Norman $oh
The next day, the employee received this letter of reply:
Dear NOrman,
I kNOw you have been working very hard. NOwadays, NOthing much has changed. You must have NOticed that our company is NOt doing NOticeably well as yet. NOw the newspaper are saying the world`s leading ecoNOmists are NOt sure if the United States may go into aNOther recession. After the NOvember presidential elections things may turn bad. I have NOthing more to add NOw. You kNOw what I mean.
Yours truly,
Manager
می بینید به راحتی و بدون هیچ ناراحتی کارمند درخواستشو به رییسش ارائه داد و اونم به راحتی پاسخ داد. همیشه راهی هست که بتونیم پاسخ نیازهایی که به طرفمون ارسال میشه رو بدیم در کمال خونسردی