عتیقهفروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسهای نفیس و قدیمی دارد که در گوشهای افتاده و گربه در آن آب میخورد. دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب میشود و قیمت گرانی بر آن مینهد. لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند میخری؟ گفت: یک درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقهفروش داد و گفت: خیرش را ببینی. عتیقهفروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنهاش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی. رعیت گفت: قربان من به این وسیله تا به حال پنج گربه فروختهام. کاسه فروشی نیست.
سلام
نوشته های زیبا و قابل تامل هستند
راستی تشکر از حضورتون در گروه داستان کوتاه در یو24
و خوشحال می شم به نشاط کوهستان هم افتخار حضور بدین
شاد و با نشاط باشید
ممنون آقای شایق. حتما میام و مطمئنم مطالب خوب و قشنگی در نشاط کوهستان وجود دارد. شاد باشید
سلام معصومه جون..........ماجرای قشنگی بود ...ولی تکراری بود
به نظرم برای موفقیت خود ادم هم بهتر هست دیگران را باهوش ترین ادم های ممکن فرض کنیم.
ریحانه جون حتما باید میگفتی تکراریه.؟ :((
شوخی کردم. به نظر من آدم نباید هیچکسی رو تو زندگی دست کم بگیره و احمق
سلام اقای ستوده شایق
خواهش می کنم .عضویت در گروه خوب شما لطف به خودم هست که فرصت یادگیری دارم.
من هم خیلی خوشحالم که به وبلاگ دوستان خوبم و من سر می زنید....شما هم وبلاگ زیبا و با نشاطی دارید. حتما سر می زنم.متشکرم.
بچه های اقای ستوده شایق از اعضای خوب یو ۲۴هستند. دعوت عضوت تو این سایت خوب را که به توصیه یک دونده ی عزیز بوده برای شما فرستادم .اگر ندادم ایمیل بدین براتون حتما می فرستم.
علاوه بر گروه های خوب دوستان متخصص من هم اونجا یک گروه دارم که از مسائل مربوط به ایرانی و ایران بحث می کنیم خوشحال می شم همراهم باشید.
حیلی باهال بود.خوشمان آمد
فکر کرده خیلی زرنگه!!!!!!!!!!!!!!!
مرسی معصومه جون خیلی جالب بود ،واقعا گاهی وقتا آدما یه کاری رو انجام میدن فکر میکنن طرف متوجه نمیشه حالا نمیدونن که اگه طرف به روی خودش نمیاره از تواضع و فروتنیشه،نه اینکه هیچی حالیش نیست....
نه مرجان جان
بعضی وقتها آدمها فکر میکنن زرنگن و بقیه احمق درصورتی که نمیدونن بقیه از اونا خیلی خیلی زرنگترن فقط خودشون را به حماقت میزنن. درست مثل داستان برادران گلداشتاین (البته اگه اشتباه نکنم) دو گدایی که یکی با صلیب و دیگری با ستاره حضرت داوود درست کنارهم قرار دارند.