این یه کل کل رنگی با خانم مدیر وبلاگ است شما دوستان اصلا یه وقت وارد گود نشین ها ممکنه رنگی بشید و اون وقت کی می تونه شما را که در شرکت در مباحث وبلاگ مثل خودم از گل پاکترین تمیز کنه .
یه وقت نظری, انتقادی ,پیشنهادی, حرفی, سخنی, ……لااقل یه مطالعه خشک و خالی یه نظر الکی که ما بفهمیم نخونده مطلب را نظر دادین هیچی نفرستید هااا که بازم تاکید می کنم رنگی می شین
خلاصه از ما گفتن بود ...
نسان ها دارای شخصیت های مختلف و متفاوتی هستند و در نتیجه هر یک را خصوصیات اخلاقی خاصی احاطه کرده (مانند مهربانی، پرخاشگری، پر تلاش بودن، کم رمق بودن، منفی فکرکردن و یا مثبت فکر کردن و ...) که اگر فردی بخواهد با او ارتباط برقرار نماید، می باید در شناخت آن خصوصیات اهتمام بخرج دهد.می توان همردیف با خصوصیات اخلاقی، هر فرد را مجموعه ای از رنگ یا رنگ های گوناگون با تعابیر و تفاسیر مختلف دانست که برگرفته از روحیات درونی شخص می باشد. از آنجا که شناخت هر فرد برای مجموعه ای که با وی همکاری می کند از اهمیت بالایی برخوردار می باشد (تناسب شغل با شاغل ) و نیز از آنجا که رنگ ها ارتباط بسیار نزدیکی با شخصیت انسان ها دارند و شناخت آن در شیوه صحیح برقراری ارتباط بسیار مهم می باشد، در این مقاله به اختصار سعی شده به دو گروه از افراد یعنی افراد دارای رنگ آبی و افراد دارای رنگ قرمز که وجودشان در هر سازمان لازم و ملزوم هم هستند توجه شده و خصایل این دو گروه مورد بررسی قرار گیرند.
خصوصیات کارکنان آبی عبارتند از:
1. مهربان و صمیمی kindly
2. دارای روحیه حرف شنوی (مطیع)
3. با ادب و آرام suave
4. حساس sensitive
5. دارای توانایی کنترل هیجان و احساساتند
6. ریسک پذیری کمی دارند
7. کارها را از روی نظم و ترتیب معینی انجام می دهند (discipline)
8. اهمیت قائل شدن برای درست انجام دادن کارها (کارایی=efficiency)
در مجموع آبی ها (blue ) کسانی هستند که با کمترین نظارت بهترین کارآیی را از خود بروز می دهند.
خصوصیات کارکنان قرمز عبارتند از:
1. دارای تفکری مثبت (positive)
2. دارای روحیه رهبری (leadership)
3. خودپسند و مغرور (Snobbish)
4. همیشه اول صحبت می کنند
5. با قدرت و انرژی سخن می گویند
6. پیشرو هستند (Pioneer)
7. ریسک پذیرند
8. برای خودشان شأن خاصی قائل می شوند
9. دوست دارند کارهای بزرگ انجام دهند
10. به هدف فکر می کنند
11. خلاق
12. منعطف
13. اهمیت قائل شدن برای انجام کارهای درست (اثربخشی=effectiveness)
در مجموع قرمزها (red) کسانی هستند که بدون احتیاج به نظارت، بیشترین اثربخشی را از خود بروز می دهند.
در
صورتی که این دو طیف در کنار هم و در یک تیم کاری قرار گیرند و با توجه به خاصیت
هم پوشانی، خصایل مثبت هر طیف بر خصایل منفی طیف دیگر اثر گذاشته و در نتیجه
درصد موفقیت آن تیم کاری و رسیدن به بهر ه وری افزایش می یابد، زیرا:
بهره وری = اثر بخشی + کارایی
قرمزها = اثر بخشی (انجام کارهای درست)
آبی ها = کارایی (درست انجام دادن کارها)
البته این نکته همواره می باید مورد توجه قرار گیرند که صرفاً تمامی انسانها به این دو طیف رنگ خلاصه نمی شوند بلکه می توانند آمیزه و ترکیبی از رنگهای نزدیک به این دو و یا رنگهایی دور از این دو باشند مانند صورتی، بنفش، ارغوانی، فیروزه ای، سیاه، قهوه ای و ... در نتیجه خصایلی را که برای این دو گروه بیان می شود، دستخوش تغییراتی می شوند. مثلاً در رنگ صورتی که در واقع به نوعی رنگی نزدیک (ملایمتر) به قرمز می باشد در بردارنده صفات افراد قرمز البته با شدت کمتر می باشد.
در زیر به اختصار برخی از رنگها و خصوصیات افراد ذکر می گردد:
از سوی دیگر سازمانها در هنگام جذب نیرو و یا هنگام مصاحبه می توانند سئوالی را به نوع رنگ یا رنگهای مورد علاقه فرد متقاضی اختصاص دهند تا با توسل به آن تا حدودی قدرت پیش بینی سازمان از روحیات و شخصیت فرد مورد نظر افزایش یابد و در نتیجه انتخاب درست تری را در جهت افزایش کارآیی و بهره وری سازمان داشته باشند.
همچنین پس از پی بردن به رابطه مستقیم بین شخصیت و رنگ و با توسل به شناخت تعاریف و مفاهیمی که رنگها برای انسان دارند می توان در طراحی ها و رنگ آمیزی های محیط کار نیز دقت بیشتری را صرف نمود تا علاوه بر ایجاد محیطهای جذاب و دلپذیر (هم برای کارکنان داخل یک سازمان و هم برای مشتریانی که مجذوب تناسب و دقت محیط کار شده اند) در صدد افزایش و کاهش تأثرات مثبت و منفی کارکنان در محیط کاری نیز باشند ( ایجاد شادابی، جلوگیری از خستگی، کمک به جریان بهتر فکر، آرامش دهنده و ...).
اما
نکته اینکه بر اساس نظر برخی از روانشناسان همچون دکتر ماکس لوشر 3 نکته
را باید همواره در نظر داشت:
1. یک رنگ به تنهائی بیانگر شخصیت نیست بلکه در
انتخاب گروهها و زوجهای رنگ است که شخصیت افراد تحت آزمایش کاملا نشان داده میشود.
2. شرایط روحی و جسمی افراد را قبل از آزمایش رنگ
نیز باید به حساب آورد زیرا امکان دارد که افراد در شرایط متفاوت انتخابهای
مختلف داشته باشند.
3. جنبه نسبی بودن نتایج آزمایش را باید همواره
به خاطر سپرد زیرا انسان موجودی با ابعاد ناشناخته است.
در هر صورت در این مقاله سعی شد از وارد شدن به دنیای پر پیچ وخم رنگها و سایر مفاهیم آن جلوگیری شود و در عوض بیشتر به استفاده از نتایج حاصل از انتخاب رنگها در افراد پرداخته شود.
منبع:راهکار مدیریت
مطلب جالبی بود. نظر دادن و تشخیص اینکه هر کارمند چه رنگیه یک مقدار سخته چون آدمهادر موقعیتهای مختلف رفتارهای مختلفی از خودشون بروز میدن ولی میشه گفت نزدیک به چه رنگی هستن.
البته پس از شناخت رنگ هر شخص تلفیق و ترکیب رنگها هم خیلی اهمیت داره و نمیشه فقط از روی رنگها نسبت به ترکیب نیروی انسانی اقدام کرد.
من خیلی سالها قبل مطلبی رو هم در مورد تقسیم بندی انسانها به سه دسته سمعی - بصری و لمسی شنیده بودم.
اونم مطلب جالبی بود.
بله درسته ما ادها خودمون را در حد طبقه های فروشگاه هایپر استار به انواع مختلف عناوین طبقه بندی می کنیم.که خوب البته این هم نشان از اهمیت شناخت های مختلف و دیدگاهای مختلف ما دارد.
.
اگر تونستم یه مختصری هم در این رابطه یا تقسیم بندی های دیگه ارائه بدم خیلی خوب می شه. شاید هم بهتره بگم دست خودتون را می بوسه خانم بهار ی عزیز
متشکرم
منم موافقم کل کل بین مدیران وبلاگ ،چه حالی میده فقط این مدیر سوم ،بیچاره کامپیوترش سوخته نمیتونه واد گود بشه

در ضمن خانم مدیر قدیمی،این رنگی که شما فرمودید با رنگی که من عرض کردم زمین تا زیر زمین فرق میکنه(اخه هزار بار بهت گفتم ریحانه جان برو اون مطلب لطفا رنگی نشوید منو بخون ولی کیه که گوش بده)
من که افتخار میکنم تو پست تو رنگیم ،یه رنگای خوشگلی ،
من هم با نظر خانم بهاری موافقم ،اتفاقا من هم چند روز پیش تقسیم بندی انسانها رو که خانم بهاری بیان کردند خوندم ،افراد سمعی فقط نیازمند شنیدن جملات محبت آمیز از اطرافیان خود وبصری ها به این نیازدارندکه اون محبته رو با چشم خودشون ببینند وافراد لمسی هم نیاز به نوازش اطرافیان رودارن ولی بعضی افراد هم هستند که درصدی از این سه رو با هم دارند
ویه چیز دیگه این که این روش به نظر من برای تناسب شغل با شاغل در ابتدا درست نمیباشد چون همون اول زیاد مشخص نمیشه که این انسان چه رنگیه مگر اینکه داخل چرخه ی کار قرار بگیره تا شاید رنگ اصلیش مشخص بشه البته اگر باز به قول خانم بهاری تغییر رنگ نده.
البته فکر میکنم با این تستهای روانشناسی رنگها از روی تاریخ تولد اگر واقعا علمی باشه بتونیم به رنگ افراد پی ببریم وبر اساس اون جایگاهشون رو مشخص کنیم.
خلاصه که دستت درد نکنه که دلت میخواد با ما کل کل کنی ولی من مراعاتتو کردم گذاشتم فردا که دیدمت بعد ....